English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 222 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stabilisers U تثبیت کننده
stabilizer U تثبیت کننده
course stabilizer U تثبیت کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
stabilizers U تثبیت کننده ها
automatic pilot U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilisers U ثابت تثبیت کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer U ثابت تثبیت کننده
adjustable stabilizer U تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
automatic stabilizer U تثبیت کننده خودکار
course stabilizer U تثبیت کننده مسیر
emulsion stabilizer U تثبیت کننده امولسیونی
holding attack U تک تثبیت کننده
holding force U نیروی تثبیت کننده
mains voltage stabilizer U تثبیت کننده ولتاژ شبکه
self stabilizing dynamo U دینام خود تثبیت کننده
stabilizing sleeve U غلاف تثبیت کننده
viscosity stabilizer U تثبیت کننده گرانروی
voltage stabilizer U تثبیت کننده اختلاف سطح
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
Other Matches
monetarists U طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
confirmation U تثبیت
stabilizes U تثبیت
stabilises U تثبیت
fixation U تثبیت
stabilised U تثبیت
anchor cell U سل تثبیت
fixations U تثبیت
stabilising U تثبیت
stabilize U تثبیت
fixing U تثبیت
corroboration U تثبیت
fixity U تثبیت
stabilization U تثبیت
stabilisation U تثبیت
stabilized U تثبیت
consolidation U تثبیت
nitrogen fixation U تثبیت نیتروژن
stabilising U تثبیت کردن
stabilize U تثبیت کردن
stabilises U تثبیت کردن
avouch U تثبیت کردن
price freezing U تثبیت قیمت
price freeze U تثبیت قیمت ها
price ceilings U تثبیت قیمت
voltage stabilization U تثبیت ولتاژ
heat setting U تثبیت گرمائی
wage stabilization U تثبیت مزد
functional fixedness U تثبیت کارکردی
reinstatement U تثبیت در مقام
positioning U تثبیت موقعیت
price stability U تثبیت قیمت
patents U حق تثبیت اختراع
price stabilization U تثبیت قیمت
stabilised U تثبیت کردن
fixation point U نقطه تثبیت
fixation process U فرایند تثبیت
mechanical stabilization U تثبیت مکانیکی
visual fixation U تثبیت دیداری
patent U حق تثبیت اختراع
patented U حق تثبیت اختراع
patenting U حق تثبیت اختراع
stabilization U پابرجاسازی تثبیت
fixing agent U عامل تثبیت
father fixation U تثبیت پدری
confirmation U تثبیت استقرار
fixedness U تثبیت شدگی
reinstate U تثبیت کردن
reinstated U تثبیت کردن
reinstates U تثبیت کردن
reinstating U تثبیت کردن
fixation of affect U تثبیت عاطفی
maintenance level U سطح تثبیت
fixate U تثبیت کردن
economic stabilization U تثبیت اقتصادی
stabilizes U تثبیت کردن
stabilized U تثبیت کردن
stop go policy U سیاست تثبیت
stabilization policy U سیاست تثبیت اقتصادی
stabilized layer U قشر تثبیت شده
exchanged stabilization fund U صندوق تثبیت ارز
stabilized layer U لایه تثبیت شده
voltage stabilization U تثبیت فشار الکتریکی
built in stabilizers U تثبیت کنندههای خودکار
well fixed U خوب تثبیت شده
verge U شانه تثبیت نشده
verges U شانه تثبیت نشده
fixes U تثبیت محل ناو
hard shoulder U شانه تثبیت شده
course stabilizer U دستگاه تثبیت مسیر
fix U تثبیت محل ناو
route U به خاک نشاندن تثبیت کردن
zener diode stabilization U تثبیت کنندگی دیود زنر
commodity agreement U تثبیت مشترک قیمت فروش
routes U به خاک نشاندن تثبیت کردن
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
stabilizes U به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilize U به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilised U به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
pegging U تثبیت قیمت اوراق بهادار وارز
stabilized U به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilising U به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilises U به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
high frequency stabilized arc U قوس نوری تثبیت شده ی فرکانس بالا
price support U تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
functional finance U سیاست مالی دولت برای تثبیت وضع اقتصادی
stop bath U ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
setting time U [مدت زمان لازم جهت تثبیت و پایدار شدن رنگ در رنگرزی]
fair trade laws U قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
positioning band U حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
declaratory judgment U حکمی است که در ان حقوق عدهای تثبیت واعلام میشود لیکن هیچ دستور اجراییی را که از نظراختتام دعوی موثر در مقام باشد متضمن نیست
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
confirms U تصدیق کردن تثبیت کردن
confirm U تصدیق کردن تثبیت کردن
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com